این تقدیم به عزیزم که دیشب اشکم رو در اورد
|
|
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم.
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی میکردی من خیس نشوم
شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد میکنه
حوصله نداشتی سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد
.
.
.
و چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
با یک چتر اضافه اومدی
مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمون نره دو قدم از هم دورتر برویم.
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم. تنها برو!
javahermarket
نظرات شما عزیزان:
لام
ساعت18:55---10 خرداد 1390
هنوزم روز اوله .. کی می خواد چترشو برداره ..؟؟؟
فقط کمی دستام واسه نگه داشتن چتر سسته ... کاش تا وقتی خوب بشم , کمی چتر و از دستم بگیری...کااااش
|
سه شنبه 10 خرداد 1390برچسب:, |
|
|
|